خدايا شاخه هاي زمستاني دستانم به اميد اجابت به سوي آسمانت بلند شده است ؛
خدايا اين دستان خالي را خودت از درياي لايتنهايي جود و كرمت لبريز و سيراب بفرما
خدايا وقتي به كرانه هاي دور دست وجود تو مينگرم حريصتر از هميشه دستانم را ميگشايم.
مگر از اين دريا چيزي كم ميشه جرعه اي هم ما بنوشيم!
ميخواهم شيريني و حلاوت اين نوشيدن را بر كامم بنهي تا شيريني دنيا بر كامم بي مزه شود.
سلام
متنتون اونهمه گيرا و پر انرژي بود كه آدمو به حرف زدن با معشوق وا ميداره
بيشتر بيشتررررررر بنويسيد...تا بيشتر بيشتر لذت ببريم
يا علي